بررسی ولایتهدی امام رضا(ع)
سياست درهاي باز عباسيان به ويژه مامون در زمينه مسائل فرهنگي، دانشمندان و صاحبنظران را از نقاط مختلف جهان راهي مرکز خلافت اسلامي کرد و موجب بروز شبهات و ابهامات در اعتقادات مسلمانان گشت. بحثهاي کلامي از سوي جريانهاي گوناگون فکري به سرعت رو به رشد و توسعه نهاد و در هر زمينه نظريات و ديدگاههايي پديد آمد. امام در اين دوران فرصت را براي طرح ديدگاههاي ناب مغتنم شمرد و با تبيين حقايق، تلاش خود را براي هدايت جريانات منحرف مانند صوفيه، غلات، مفوضه، خوارج و واقفيه بيشتر کرد.
امام رضا(ع) و پيشنهاد ولايتعهدي
امام هشتم پنج سال آخر دوران امامت خود را در حکومت مامون سپري کرد. او از زيرکترين و داناترين خلفاي عباسي بود. شهيد مطهري در کتاب سيري در سيره ائمه مينويسد: مامون عالمترين خلفا و بلکه شايد عالمترين سلاطين جهان است. در ميان سلاطين جهان شايد عالمتر، دانشمندتر و دانشدوستتر از مامون نتوان پيدا کرد. حتي در اينکه او تمايل شيعي داشت بحثي نيست، اما يک شيعه امامکش دقيقاً مثل مردم کوفه که تمايل شيعي هم داشتند و امام حسين را هم کشتند.
مامون در دوران حکومت خودش به جهت کشتن برادرش امين با مشکلات زيادي مواجه گرديد و نياز به يک تکيهگاه قوي و محکم براي حکومتش داشت. علاوه بر آن همزمان با حکومت مامون، جنبشها و شورشهايي عليه دستگاه خلافت عباسي در اقصي نقاط حکومت آغاز شده بود که پايههاي حکومت مامون را بيش از پيش متزلزل ميساخت.
از جمله اين شورشها ميتوان به شورشهاي نصربن شبث، قيام ابن طباطبايي علوي و نهضت علويان اشاره کرد.
در چنين اوضاع آشفتهاي مامون براي خروج از تنگناي سياسي و بنبست ايجاد شده براي حکومت و با مشورت صاحبنظراني همچون فضلبن سهل به راهحل و تجربههاي تازهاي دست زد که تا آن زمان از سوي خلفاي گذشته اموي و عباسي سابقه نداشت. او تصميم گرفت پيشواي شيعيان را از مدينه به مرو فرا بخواند او را به وليعهدي خويش برگزيند. در پي اين تصميم نامهاي به امام رضا(ع) نوشت و پيشواي هشتم را به مرو فرا خواند.
هدف مامون از طرح ولايتعهدي
درباره اينکه هدف مامون از طرح مساله ولايتعهدي و پيشنهاد آن به امام رضا(ع) چه بوده است، نظرات و احتمالاتي مطرح شده است که مهمترين آنها عبارتند از:
1- تمايلات شيعي: مطابق اين نظريه مامون به جهت تمايلات شيعي که در خانوادهاش هم وجود داشت و علاقه به اهل بيت اقدام به اين کار کرد، درحالي که اين اقدام را بايد ناشي از نبوغ سياسي مامون و اطرافيان و مشاورانش و از سوي ديگر نفاق فکري و اعتقادي او دانست. اگرچه در نامه و سخنان مامون ديده ميشود که او تلاش کرد اين اقدام خود را ناشي از ارادت به خاندان پيامبر قلمداد کند.
2- وفاي به نذر: بعضي از محدثان شيعه مانند شيخ صدوق يا مورخان اهل سنت مانند ابوالفرج اصفهاني اين اقدام را ناشي از نذر وي ميدانند که اگر بر برادرش پيروز شود خلافت را به اهلش واگذار نمايد و از اينرو اقدام به پيشنهاد ولايتعهدي به امام نمود.
3- ابتکار فضلبن سهل: برخي از مورخان مانند جرجيزيدان معتقدند مبتکر و طراح اصلي اين نقشه، فضلبن سهل وزير مامون بوده است. چون او فردي شيعه، معتقد و ارادتمند به امام رضا بود و ميخواست اين مقام در اختيار امام باشد. البته برخي اين پيشنهاد فضل را ناشي از انگيزه سياسي او ميدانند و ميگويند: فضل براي اينکه آثار رفتار ستمگرانه هارون نسبت به علويان را از دامن حکومت عباسي پاک کند مامون را به چنين اقدامي وادار کرد. اما مطالعه و بررسي دقيقتر تاريخ نشان ميدهد اين ادعاي درستي نيست زيرا فضلبن سهل تمايلات شيعي نداشت و حتي مخالف امام بوده است.
4- جلب نظر ايرانيان: نظريه ديگر که شايد به واقعيت نزديکتر است اينکه: مامون در ارزيابي شرايط سياسي و اجتماعي زمان خود به اين نتيجه رسيد که براي حفظ و دوام قدرت و حکومت خود، راهي جز جذب امام رضا(ع) به دستگاه خلافت و ولايتعهدي او ندارد. علت اين تصميم را هم ميتوان در موارد زير دانست:
1- جلب رضايت ايران که به تشيع و دوستي اهل بيت و خاندانش روي آورده بودند. چون مامون مادرش ايراني بود و در پرتو حمايت ايرانيان به قدرت رسيده بود و مصلحت را در به همراه داشتن آنان با خود ميديد، اقدام به اين امر کرد. 2- فرو نشاندن قيام علويان که همچون استخواني در گلوي حکومت مامون گيرکرده بود و همواره او را آزار ميداد. مامون با اين اقدام امکان مهار اين شورشها را به واسطه وجود امام در دستگاه خلافت پيدا ميکرد. لذا مامون خيلي از قيامکنندگان را بخشيد و عفو کرد و در واقع ميخواست يک سهمي به علويان در حکومت بدهد.3- خاليکردن صحنه از وجود امام به عنوان يک مخالف و منتقد حکومت، زيرا وجود آن حضرت را بزرگترين خطر براي حکومت خود ميديد. علاوه بر اين امکان زيرنظر گرفتن همه کارها و فعاليتهاي امام را پيدا ميکرد. حتي با اين کار رابطه مردم و امام را دور و محبوبيت ايشان را در بين مردم کم کرد. 4- بهرهبرداري از نفوذ امام و سخنان امام به نفع حکومت و مهار مخالفان. 5- مشروعيت دادن به حکومت خود که به شدت با بحران مشروعيت از طرف علويان مواجه بود و موجب شورشها و قيامهاي عليه حکومت گرديده بود. ضمن اينکه مامون با کشتن برادرش به اين مقام رسيده بود و ترديد در جامعه نسبت به صلاحيت و مشروعيت او افزايش يافته بود.
موضع امام در مساله ولايتعهدي
يکي از مسلمات تاريخ اين است که امام هرگز به اين پيشنهاد روي خوش نشان نداد و با آن به شدت مخالفت کرد و حتي در پاسخ فرمود: اگر خلافت حق توست، حق نداري اين جامه خدايي را از تن به در آوري و بر قامت ديگري بپوشاني و اگر حق تو نيست چگونه چيزي که حق تو نيست به من ميبخشي. اما مامون از هر سو فشار را بر امام براي پذيرش ولايتعهدي بيشتر ميکرد.
بنابراين رفتن امام به مرو صرفاً تحت يک اجبار و تحميل بود نه رضايت و اقناع امام و اساساً سخنان امام و حالات و حرکات امام قبل از رفتن و نوع خداحافظي با خانوادهاش حکايت از نارضايتي امام و نگراني امام از اين مساله دارد چراکه امام بين رفتن و پذيرفتن يا کشته شدن يکي را بايد انتخاب ميکرد. اما انتخاب امام هم خودش حکايت از تحميليبودن امر ولايتعهدي دارد. امام فرمود من به شرطي قبول ميکنم که در هيچ مسالهاي دخالت نکنم و مسؤوليت هيچکاري را نپذيرم. يعني امام ميخواست به مردم بفهماند که کارهاي حکومت ربطي به من ندارد و من آنها را قبول ندارم. از اينرو امام هيچ کاري را نپذيرفت و به شرطش عمل کرد تا زماني که مامون از امام درخواست خواندن نماز عيدفطر کرد و گفت مردم از اينکه شما هيچ کاري در حکومت انجام نميدهيد، به ما اتهاماتي ميزنند، حداقل يک نماز عيد را اقامه کن. امام هم در اينجا شرط کرد که نماز عيد را به شرطي ميخوانم که آنگونه که خودم ميخواهم، و مساله آنچنان شد که مامون و فضلبن سهل مجبور شدند امام را از سر راه بردارند و جلوي اقامه نماز عيد امام را بگيرند. در جريان مجلس جشن ولايتعهدي هم امام به گونهاي سرد با مامون برخورد کرد که نه تنها هيچگونه تشکري از مامون نکرد بلکه خطبهاي خواند که شايستگي و حقانيت خلافت را زير سوال برد و فرمود: «ما اهل بيت حق داريم بر شما مردم که وليامر شما باشيم. و حق شما اين است که ما شما را اداره کنيم و هرگاه شما اين حق را به ما داديد ما وظيفه داريم که تکليف خود را نسبت به شما ادا کنيم.» اين جمله کوتاه و پر مغز امام همهچيز را براي مردم ثابت کرد و زمينه را براي سوءاستفاده مامون از بين برد.ساورسفلی
منابع:
سيري در سيره ائمه، مرتضي مطهري
زندگي امام رضا(ع)، مرکز تحقيقات سپاه
عيون اخبار الرضا
بحارالانوار، ج50، محمدباقر مجلسي
:: موضوعات مرتبط:
مناسبتها ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1306
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0